واژه سناریو از دنیای تئاتر و سینما گرفتهشده و بر روایت داستان و نیز
نقشهای بازیگران دلالت دارد؛ اما در مبحث سناریو نگاری میتوان آن را
بهصورت داستانهای مربوط به آیندههای باورکردنی متعدد که یک دولت، سازمان
یا شرکت احتمالاً با آنها مواجه خواهد شد، تعریف کرد. سناریوها بهصورت
نموداری و بهصورت پویا و متحرک، جریان تحول و پیدایش دنیای آینده را نمایش
میدهند. سناریوها موجب تمرکز توجه ما بر روی نقاط انشعاب مسیر آینده و
رویدادهای بالقوه در این مسیر میشوند. به کمک تصمیمگیری بر
پایهایندههای بدیل و آزمون راهبردهای پیشنهادی در شرایط مختلفی که
سناریوها معرفی میکنند، برای مواجهه با عدم قطعیتهای آینده، آمادگی
بیشتری کسب مینماییم. تعاریف متعدد و متفاوتی درباره سناریو و سناریو
نگاری وجود دارند. مثالهایی از تعاریف مطرحشده توسط افراد صاحبنظر در
این زمینه به شرح ذیل است:
مایکل پورتر : سناریو، دیدگاهی است با سازگاری درونی و محتوایی نسبت به آنچه در آینده میتواند رخ دهد (Ringland, 1998).
پیتر شوارتز : سناریوها ابزاری برای نظم دهی به ادراک یک
فرد درباره محیطهای بدیل آینده است که تصمیمهای فرد در آن محیطها گرفته
خواهند شد (Kurokawa & meyer, 2001).
گیل رینگلند : سناریوها بخشی از برنامهریزی راهبردی
میباشند که بهعنوان ابزاری برای مدیریت عدم قطعیت آینده استفاده میشود
(Godet & roubelat, 1996).
میشل گوده و روبلا : سناریوها توصیف موقعیتهای آینده و
رویدادهای ممکن در آن موقعیتها هستند، بهگونهای که شخص بتواند از
موقعیت کنونی خود بهسوی آیندههای بدیل حرکت کند. سناریوها شیوهای هستند
که نتایج پیشبینیها را به صورتی منسجم و متقاعدکننده ارائه میدهند
(Wack, 1985).
وارفیلد : سناریو داستانی از وضعیتها، امور یا پیشرفتهای ممکن در گستره زمان آینده است.
پییر واک: سناریوها به مدیران برای ساختاردهی عدم قطعیتهای آینده کمک میکنند (Nanus, 1992).
تاریخ استفاده از واژه «سناریو» به دهه ۱۹۴۰ بازمیگردد. اگرچه در این زمان
از واژه سناریو در ادبیات سیاسی استفاده میشد اما بهعنوان روشی نظاممند
و سیستماتیک شناخته نمیشد. سناریوها، دقیقاً مانند آنچه در سینما انجام
میشود، به این خاطر مورداستفاده قرار میگیرند تا داستانی را بهصورت
کاملاً قابلدرک، تصویرسازی نمایند. سناریو نگاهی از دریچه و منظری خاص به
آینده است که در این نگاه به آینده، داستان دارای سازگاری منطقی است و
اتفاقاتی خارج از عقلانیت در آنها اتفاق نمیافتد.
سناریو نگاری بعد از بحران نفتی دهه ۱۹۷۰ میلادی و با درک پیچیدهتر شدن
جهان و از بین رفتن قطعیتها، عمومیت بیشتری پیداکرده است. درواقع پس از
بحران انرژی در سال ۱۹۷۳ و در پی استفاده موفقیتآمیز شرکت نفتی شل از روش
سناریو که این شرکت را قادر به پاسخگویی مؤثری به این بحران ساخت، روش
سناریو مورد استقبال گستردهای قرارگرفته است. استفاده روزافزون از این روش
بدین دلیل است که سناریوها، پیچیدگیهای جهان واقعی را در نظر میگیرند و
بینشهای جایگزین در خصوص آینده را، با ترتیبی منطقی از رویدادها بازنمایی
میکنند. بهطورکلی سناریوها تصاویر آیندههایی ممکن هستند که ترتیب منطقی
رویدادها را نشان میدهند.
کاربرد سناریوها متنوع است. سناریوها میتوانند بهعنوان ورودیهایی باشند
که بر اساس آنها بحثهای پانلها صورت میپذیرد. همچنین میتوان سناریوها
را بهعنوان ابزارهایی جهت تنظیم مباحثات پانلها به کار گرفت و یا شیوهای
جهت عرضه نتایج.
سابقه استفاده از سناریوها بسیار قدیمیتر از آیندهنگاری است اما امروزه
سناریوها بهعنوان جزئی از فرآیند آیندهنگاری نیز شناخته میشود که
بهوسیله آنها افراد به تبادل بینشهایشان پرداخته و درنتیجه ارتباطات در
درون شبکهها تعمیق مییابد و یا بهعنوان خروجی و محصول فرآیند
آیندهنگاری که به مخاطبان عرضه میگردد، در نظر گرفته میشوند.
داشتن درک و تصویری از آیندههای باورکردنی در دنیای پر از پیچیدگی و متغیر
امروز، مقدمه برنامهریزی، تصمیمگیری و سیاستگذاری برای حوزههای مختلف
است.
با توجه به تعاریف سناریو، سناریو نگاری روشی برای بهبود تصمیمگیری در
برابر آیندههای ممکن و محتمل است. تمرکز اصلی سناریو نگاری چگونگی توسعه
محیط فعالیت بیرونی یک سازمان با توجه به محیط درونی آن در آینده است.
همچنین درک دیگری از سناریو نگاری در بین آیندهپژوهان وجود دارد، مبنی بر
اینکه یک سازمان ممکن است گستره وسیعی از سناریوها را درباره زمان آینده
توسعه دهد که در این سناریوها یک نوع مفهوم بخشی به عوامل غیر مرتبط در
محیط فعالیت بیرونی سازمان ایجادشده و طرز رفتار و عکسالعمل سازمان را در
برابر عدم قطعیتهای هر بحران مشخص میسازد (Dennis, 2005).