قریب ۵ قرن از ظاهر شدن واژه بحران (crisin) در زبان لاتین سپری شده است و طی دو قرن اخیر واژه های (crisin)، (crise) در زبان انگلیسی و فرانسه از ادبیات گسترده ایی برخوردار شده اند( Lerbinger, 1997). در زبان فارسی در مورد ادبیات بحران و مدیریت بحران در زمینه های اقتصادی و سیاسی و به خصوص بحرانهای بین المللی علی رغم اهمیت روز افزون آن آثار، بسیار اندک میباشد.
خسارات سوانح طبیعی در جهان از سال ۱۹۹۰ بهطور میانگین سالانه بیش از ۴۰ میلیارد دلار بوده است. خسارات وارده در سال ۱۹۹۵ تنها بالغ بر ۱۶۷ میلیارد دلار است و علیرغم اینکه تجمع دارائیهای سرمایهای در کشورهای توسعه یافته در مقایسه با کشورهای درحال توسعه بیشتر است ولی اثرات اقتصادی بلایا و فجایع طبیعی بهطور مساوی بین این دو گروه از کشورها تقسیم شده است.
برای مثال کشورهای توسعه یافته در دهههای اخیر هزینههای ناشی از طوفان (گردبادها و سونامی) و کشورهای درحال توسعه آسیبهای اقتصادی ناشی از سیل را تحمل کردهاند و هزینه خسارات زلزله بهطور مساوی بین کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته توزیع شده است. نگاهی به آمار جهانی تعداد بحرانهای ثبت شده در سال ۲۰۰۷ میلادی در ایران نشان میدهد که ایران در این سال بطور کلی ۶ بحران بزرگ را تجربه کرده است.
این رقم پایینترین میزان از سال ۱۹۹۷ میلادی است. در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ و ۲۰۰۵ این رقم۲۰، ۲۴ و ۲۳ بوده است. اگر چه صرف تعداد بحرانها به خودی خود گویای آثار و پیامدهای آن نیست ولی ارتباط نزدیکی در مجموع بین تعداد بحرانها در یک کشور و پیامدهای مستقیم و غیر مستقیم آنها در کوتاه مدت و بلند مدت وجود دارد.
بحران، مدیریت بحران و مدیر بحران:
بحران از جنبه های گوناگون خود دارای تعاریف متعددی میباشد که ما در اینجا فقط به تعاریف مدیریت بحران از نظر کارشناسان حوادث طبیعی میپردازیم.
“واینر” و “کان” در یک نگرش جامع و همه جانبه برای بحران تعاریف زیر را بیان کرده اند
۱- نقطه چرخشی در رویدادها و کنشها و پیامدهای غیر منتظرهای که به دنبال
میآورد؛ ۲- شرایطی که واکنش سریع شرکت کنندگان را میطلبد؛۳- کاهش کنترل
بر رویدادهای ایجاد شده(Coombs,1999).
بحرانهادارای ویژگیهای زیر میباشند:
۱- بحران عموماً غیر قابل پیش بینی است ( یعنی نمیتوان پیش بینی کرد که کی و در کجا اتفاق میافتد)
۲- بحران ها آثار مخربی دارند و مردمیکه تا قبل از بحران نیازمند کمک نبودند به محض وقوع بحران نیازمند کمک میشوند.
۳- ماهیت و آثاری طولانی و استهلاکی دارند.
۴- در وضعیت بحرانی معمولاً تصمیم گیری تحت شرایط وخیم و در زمان محدود صورت پذیرفته و اطلاعات مورد نیاز تصمیم گیرندگان ناقص است.
۵- زمان موجود برای پاسخ دهی تصمیم را محدود کرده و اعضای واحد تصمیم گیری را به تعجب و حیرت وا میدارد.
۶-محدودیتو فشردگی زمان، غافلگیری، استرس و مخدوش شدن اطلاعات (Coombs,1999).
مدیریت بحران
علمیاست کاربردی که به وسیله مشاهده سیستماتیک بحرانها و تجزیه و تحلیل آنها در جستجوی یافتن ابزاری است که به وسیله آن بتوان از بروز بحران ها پیشگیری نمود و یا در صورت بروز آن در خصوص کاهش آثار آن، آمادگی لازم و امداد رسانی سریع و بهبود ی اوضاع اقدام نمود.
در طرحی که از طرف سازمان ملل متحد و دفتر امور حوادث غیر مترقبه درباره مدیریت بحران ارائه شده است مدیریت بحران رابه چهار رکن اساسی تقسیم نموده است که عبارتند از کاهش خسارت،آمادگی، واکنش اضطراری و بازسازی.
مدیریت بحران، فرایند عملکرد برنامه ریزی مقامات دولتی و دستگاههای اجرایی را تا بهبود اوضاع و رسیدن به سطح عادی مشخص میکند. سیستم جامع مدیریت بحران مخاطرات بالقوه و منابع موجود را ارزیابی کرده و طوری برنامه ریزی میکند که منابع موجود با مخاطرات موازنه داشته باشند و بتواند با استفاده از منابع موجود بحران را کنترل کند.
به طور کلی وظیفه مدیریت بحران کنترل بحران در زمان بسیار کوتاه با استفاده از بهترین اصول ها و روشها میباشد، و به طو خلاصه میتوان گفت رابطه بحران با مدیریت بحران عبارتست از بهینه سازی شرایط برای مقابله با بحران و به حداقل رساندن خسارات ناشی ازبحران میباشد (Seeger, M.W, Sellnow,T.L, 1198).
علمیکاربردی است که به وسیله مشاهده سیستماتیک بحرانها و تجزیه و تحلیل آنها در جستجوی یافتن ابزاری است که بوسیله آنها بتوان از بروز بحرانها، پیشگیری نمود و یا در صورت بروز آن در خصوص کاهش اثرات آن آمادگی لازم امداد رسانی سریع و بهبودی اوضاع اقدام نمود.